تنهاترین تنها منم....

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند...
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند...
آدمیت مرده بود...
بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب....
گشت و گشت....
قرنها از مرگ آدم هم گذشت....
ای دریغا آدمیت برنگشت...

(فریدون مشیری)

نوشته شده در دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:از همان,ساعت 20:42 توسط tirana| |


Power By: LoxBlog.Com